خدایا
کاش کلا از قوه خیال پردازی محروم بودم.
والا
این دریم ها کون ما رو پاره کردن.
خدایا
کاش کلا از قوه خیال پردازی محروم بودم.
والا
این دریم ها کون ما رو پاره کردن.
بچه کوچولو ها چقد عشقن.
مخصوصا اگه فامیل نزدیک باشن.
آقا پسر داییم اینقد نازه که نگو.
خیلی وقته بچه ای رو اینقد زیاد دوست نداشتم.
فسقلی راه میره
پدسگ یه رکابی سفید پوشیده که شیکمش ازش زده بیرون.
ای جوووونم.
موقع حرف زدن میخنده.
ای جان
الان دیگه هیچ پسری چشممو نمیگیره.
نهایتا برا دو روز روز سوم کلا یادم میره یارو کی بود.
پسره تو المان زندگی میکنه اومده منو زارت فالو کرده.
با چند تا دخترای دیگه.
من نمیفهمم واسه چی یه نفر که تو المان زندگی میکنه میاد فالو میکنه دخترای ایرانی رو.
مطمئنم با روزی ۱۰۰ تا دختر میلاسه.
کاملا مشخصه دخترای اروپایی محلش نمیدن.
حالا پسره
بور با نمک حتی در مواردی ناز.
منم بهش بک داده بودم.
چندین ماه بود که فقط تو فالورام و اینا بود.
بعد یه روز داشتم استوری شو میدیم هم اتاقیم دیدن.
کف کردنا.
وای خیلی خوبه پیجش چیه؟؟؟
در حد چی ذوق کرده بودن.
من اصن پسره به چشمم نمیومد .
میگم کلا هیچ پسری از نظر قیافه و هیکل و اینا بیشتر از دو روز یاد من نمیمونه.
امروز با اینکه تعطیل بود ولی روز باحالی بود.
صبح که خانوم استاد مورد علاقه مو دیدم
بعدم رفتم حموم بعدم خابیدم.
به همین سادگی
بعدم رفتم مث خر فکر کردم و مث خر تو گل موندم.
بچه ها هیچوقت زیاد فکر نکنید که به روز من بیفتید.
هیچوقت
لعنت به پریود
تو زندگی به یه جایی میرسی که مجبوری با یه جنده و چند تا پر و بال دهنده بهش زندگی کنی.
جنده خانوم.
قیافه ش شبیه این پرستارای جنده س و این زنایی که مردا رو از را بدر میکنن.
خودش هم که فقط چیزایی که از در و دیوار شنیه اجرا میکنه.
ده هزار بار موهاش رو رنگ کرده.
موهاش عین چوب شده.
دماغ شو عمل کنه.
لباشو تزریق
گونه رو تزریق
کونشو گنده کنه
کسشو لیزر و عمل کنه.
که گوشتای وسطشو بریزن دور و به قول خودش خوشگل بشه.
بعد بیاد تعریف کنه :اره بوی کس جزغاله شده پیچیده بودو بگه من اگه پسر بودم باهاش میزدم:/
حرف زدنش هم مث جنده هاس.
جلو دوس پسرش فیلم بازی کنه.
آااه آره عزیزم من یه جنده م.
با دختر هم رفته حموم
بعد واسه ما ادم شده.
چسو.
نمیدونم چه خبره
پریشب خواب دیدم یه نوزاد دستمه همش باهاش بازی میکنم.
دیشب هم خواب دیدم هادی اومده نامزدم شده:/
خدایا بخیر کن:)
به استادم پیام دادم که استاد مرسی منو عضو اصلی انجمن کردی
سزیع نوشته موفق باشی
عزیزم
کلا رو این و خانومشو دوس دارم.
کامی
طی یک اقدام نمیدونم بگم دخترانه یا علمی با دوستاش و همکاراش منو مطرح کرده؛ اونا هم بلند شدن استوری گذاشتن که بله چرا این مراجع ها میان و به ما دروغ میگن. فک میکنن ما جنبه صداقت نداریم و..
دلم میخواس اولا همشونو جر بدم.
دوما دیگه نوبت نگیرم ازش.
سوما واسه گرون گرفتن ازشون شکایت کنم.
مردک ...
بی ادب
چهارما بذارم سه هفته دیگه وقت بگیرم بعدش هم بگم وقت ندارم.
واقعا چه فکری کردم پیش خودم.
پسری که تا ۳۵ سال مجرده معلومه یه چیزیش هس.
یا گیه یا بدرد ازدواج نمیخوره
بچه پرو
بچه ها شاید مشاورم رو عوض کنم.
این کامی دیگه داره یه جوری میشه
دو روزه رفتم تو فکرش
مث کسخول ها دارم همه جا تصورش میکنم.
دارم خل میشم.
میخوام برم یه مشاور خانوم بگیرم.
کامی خیلی بچه خوبیه.
ولی حس میکنم دارم وابسته میشم.
خودشم به بهانه درس و اینا و پیشرفتی که داشتیم جلسات مون رو کرده دیر به دیر.
آقا دوست دارم به عنوان بهترین دوست با هم باشیم ولی نمیخوام دوستش داشته باشم.
چون همه پسرها یه لاشی درون دارن که اصلا قابل اعتماد نیس مخصوصا اگه سن شون بالا باشه و هنوز مجرد باشه.
خدایا خودت رحم کن.
تازه اگه هنوز مجرد باشه و واقعا استثنا پسر خوبی باشه بیشتر دوست دارم باهاش دوست معمولی باشم. چون به ارامش خوبی رسیده. و منم میتونم ازش بگیرم.
تاه بر فرض محال.
دوباره ارتباط گرفتن برام سخت شده.
دوستم دیشب برگشت وقتی ازش سوال پرسیدم له و لوردم کرد.
گفتش که تو خیلی ادا تنکا درمیاری و دختر ندیدم اینقد تنگ باشه.
والا خودش میگه من با اولین پسری که بهم پیشنهاد بده دوست میشم:/
من حاضر نیستم این کارو بکنم.
و بهش گفتم من نفر قبلیم که باهاش بودم همچی تموم بود و اینا دیگه به چشمم نمیان.
بجز پسرای خوب و جذاب.
پسر بازی هامم ۱۴ ۱۵ سالگی کردم تموم شد.
الان دزگه همه اینا برام مسخره بازیه با پسرای دانشگاه.
ولی واقعا گوه زد به فکر و از دیشب فلج شدم و کاری نتونستم بکنم.
نصف شبی هم بلند شدم اومدم سالن مطالعه عر زدم. اخه این اومد تو ذهنم که همه اون کسشعرایی که ر به من میگفت درست بوده.
ینی من مثل یه وال آبی زندگی میکنم؟
تنها ی تنها ؟
ینی قراره تا همیشه همینجور بمونه؟؟
خدایا چیکا کنم؟
بنظرتون با کامی حرف بزنم؟؟