میدونید من
برگشتم دانشگاه و الان هم تایم ناهاره.
برام راحت نیس که درباره اینچیزا زیاد صحبت کنم.
ولی یه حسی میگه که باید بنویسم.
و اون اینه که
وقتی اول یه راهی هستیم و انگیزه داریم که ادامه بریم میگیم اوکی همچی درست میشه.
طوری نیس که.
ولی وقتی ادامه میدی و به اواسط میرسی میبینی که اولا همچین تحفه ای نیس دیگه. یعنی نه زیاد دیگه پیشرفت میکنی نه دیگه.
یعنی تو جون میکنی ولی اون پیشرفت رو نمیکنی دیگه.
و باید این رو پذیرفتش.
من راستش همه افرادی که بخاطر مشکلات کودکی شون خودکشی کردن رو میفهمم.
میدونی بیشتر رفتار های ادم مشکلات ادم همون موقع شکل میگیره و بقیه عمرت باید جون بکنی تا حتی یه درصد بهتر بشی.
دنیای شتی ای هست؟