هار هار
چهارشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۸، ۰۶:۱۵ ق.ظ
اینو یادم رفت بگم
یه سری خواب دیده بودم که با پسره تی ای مون بعله!
بجان خودم هر چی سبک سنگین میکنم اصن فازمون یکی نیس فعلا.
حالا تو خواب داشتیم جشن نامزدی برگزار میکردیم.
نشسته بودیم سر سفره با خانواده و همه خیلی ساده و دور همی.
بعد من نگران درست برگزار شدن و اینا ی مراسم ها بودم. و اخمو بودم.
این یارو که بغل منم نشسته بود داشت همچین با عشق منو نگا میکرد(چندش)
بعدشم خم شد جلو همه لپمو بوسید. بعد تو خواب قلب من مرد از خوشی.
شت
آخه چرا؟!!!
۹۸/۰۶/۲۰